تولد آلزایمر: بزرگداشت میراث یک پزشک و محقق بزرگ
امروزه نمیتوانیم نام آلزایمر را بشنویم بدون اینکه فوراً به بیماری فکر نکنیم بیماریی که یک تراژدی را به زندگی میلیونها نفر در سراسر جهان وارد میکند. در ۱۴ ژوئن هر سال، ما تولد مردی را که پشت نام این بیماری است جشن میگیریم. آلویس آلزایمر، روانپزشکی که از سال ۱۸۶۴ تا ۱۹۱۵ زندگی میکرد، شایسته است به خاطر کمکهایش در درک ما از بیماریی که بعداً به نام او نامگذاری شد، از او یاد کرد و مورد تجلیل قرار گیرد. با این حال، توصیف تغییرات مغزی مرتبط با این زوال عقل، تنها یکی از کمکهای بسیاری بود که این پزشک / محقق با استعداد در دانش پزشکی ما انجام داد.
یک مرد جوان با استعداد
آلویس در دهکده ای کوچک در بایرن (Bavaria) به دنیا آمد. پدرش-اولین سردفتری اسناد رسمی بود که در دادگاه قضایی royal provincial در Low Franconia کار میکرد- برای یادگیری ارزش بسیار زیادی قائل بود. او آلویس را به مدرسه متوسطهای در آشافنبورگ (Aschaffenburg) فرستاد تا این جوان با استعداد بتواند تحصیلات عالی کسب کند. آلویس در علم سرآمد بود و در زمانی که دانشمندان در حال عمیقتر کردن درک خود از تأثیر بیماریهای مختلف بر سلول های بدن بودند، در دانشگاه رویال فردریش ویلهلم در برلین (Royal Friedrich Wilhelm University in Berlin) به مطالعه پزشکی پرداخت. آلزایمر همچنین در معرض دید تکاملی علائم روان پریشی به عنوان بازتابی از بیماری مغزی قرار گرفت. حتی به عنوان یک دانشجوی پزشکی، آلزایمر در پایان نامه فارغ التحصیلی خود، یعنی مطالعه غددی که جرم گوش را تولید میکنند، قدرت چشمگیر خود را در مشاهده و توصیف نشان داد.
رویکردی پیشرو به درمان
Dr. Alois Alzheimer – DialoguesClinNeruosici-5-101-G001: Alois Alzheimer. حدود ۱۹۰۹. آرشیو حق چاپ برای تاریخچه روانپزشکی. گروه روانپزشکی، دانشگاه مونیخ. [از: http//openi.nli.nih.gov/]
تحصیلات آلزایمر ارزش میکروسکوپ را در کشف علل و عوارض بیماری به او آموخت. او متعجب بود که آیا میتوان از همین ابزار برای درک بیشتر اختلالات روانپزشکی استفاده کرد. پس از مدرسه پزشکی، آلزایمر توانست این ایده را در بیمارستان بیماران روانی و صرعی در فرانکفورت در ماین دنبال کند، جایی که به عنوان رزیدنت و متعاقباً به عنوان پزشک ارشد مشغول به کار شد. او سپس در آسایشگاه فرانکفورت کار کرد و در سال ۱۸۹۵ مدیر آن شد. یکی از همکارانش در آنجا، فرانتس نیسل، رنگهای شیمیایی خاصی را برای آشکارسازی ساختارهای درون سلولهای مغز ایجاد کرده بود. آلزایمر و نیسل یک سری مطالعات مهم در مورد سلولهای مغز را با هم انجام دادند. این موسسه در رویکرد درمان بالینی پیشرو بود.
تحقیق مغز
آلزایمر در سال ۱۸۹۴ ازدواج کرده بود و با همسرش سیسیلی، بیوه یک بانکدار، سه فرزند را بزرگ میکرد. پس از مرگ غم انگیز همسرش در سال ۱۹۰۱، آلزایمر به هایدلبرگ نقل مکان کرد تا در سال ۱۹۰۲ به امیل کریپلین بپیوندد. پس از آن، کریپلین را در سال ۱۹۰۴ به مونیخ دنبال کرد. آلزایمر به دلیل درمان مدرن و انسانی اش شناخته شده بود. آلزایمر تحقیقات خود را در مونیخ ادامه داد و مشاهدات خود را بر روی مغز یک سری از بیماران سیفلیسی در سال ۱۹۰۴ منتشر کرد. سیفلیس که در زمان ما کمتر رایج است، یکی از علل اصلی روان پریشی و نهادینه شدن روانپزشکی در طول زندگی آلزایمر بود.
اولین مورد توصیف شده از بیماری آلزایمر
در سال ۱۹۰۶، آلزایمر مقاله ای را منتشر کرد -هماکنون این مقاله بیش از دیگر زحماتش به خاطر مانده است- شرح تغییرات سلولی مشاهده شده در مغز آگوست دتر، زنی که آلزایمر در سال ۱۹۰۱ در دوران تصدیاش در آسایشگاه فرانکفورت با او آشنا شده بود. خانم دتر که در زمان پذیرش زنی ۵۱ ساله بود از مشکلات شناختی و اختلالات رفتاری رنج میبرد و در سال ۱۹۰۶ درگذشت. مغز و سوابق آگوست دتر برای آلزایمر فرستاده شد و او پلاکها و درهمرفتگیهایی را که هم اکنون نیز به عنوان مشخصههای نوع خاص زوال عقل او یعنی آلزایمر در نظر گرفته میشوند را توصیف کرد. هنگامی که آلزایمر مورد دوم این اختلال را در سال ۱۹۰۷ توصیف کرد، کریپلین پیشنهاد کرد که این بیماری، بیماری آلزایمر نامیده شود.
یک میراث ماندگار
پس از سال ۱۹۰۴، بسیاری از تلاش های آلزایمر به آموزش و تحقیق در روانپزشکی اختصاص یافت. دانشجویانش از آلزایمر بهعنوان معلمی الهامبخش یاد میکنند، زیرا او ارتباط بین تغییرات میکروسکوپی سلولهای مغز و اختلالات رفتاری را توضیح داد. او نه تنها در تحقیقات زوال عقلی که به نام او نامگذاری شده بود، بلکه در مطالعات بیماریهای سیفلیس، تصلب شرایین، الکلیسم مزمن، کره هانتینگتون و صرع نیز مشارکت داشت و همیشه بر رابطه بین مشاهدات میکروسکوپی و بالینی تمرکز داشت. گستردگی علایق او را میتوان در عنوان مجلهای که در سال ۱۹۰۹ تأسیس کرد مشاهده کرد یعنی مجلهای برای کل حوزهی نورولوژی و روانپزشکی.
آلزایمر در سن ۵۱ سالگی بر اثر عفونت قلبی درگذشت. جسد او در فرانکفورت و در کنار همسرش به خاک سپرده شده است. میراث او -درک عمیقتر از ارتباط آسیبشناسی مغز و تغییرات بالینی در رفتار- در فهم ما از اختلالات روانپزشکی برای همیشه زنده خواهد ماند.