هدف از درمانهای آینده آلزایمر: چیزی بیشتر از پاکسازی پلاکها از مغز
دانشمندان تلاش میکنند تا با ارزیابیهایی فراتر از پلاکهای آمیلوئید (amyloid) که در ۲۰ سال گذشته اکثر داروهای آلزایمر بر روی آن متمرکز شدهاند، درمانهای جدیدی را برای بیماری آلزایمر کشف کنند. دانشمندان میگویند سلولهای ایمنی، درهم تنیدگیهای پروتئینی سمی و امواج مغزی از جمله اهداف اصلی درمانهای آینده برای آلزایمر باشند.
این رویکردها از این لحاظ قابل توجه هستند که مستقیماً به پلاکهای چسبنده آمیلوئیدی در مغز که عامل اصلی آلزایمر به شمار میروند حمله نمیکنند.
در ادامه بخوانید:
» قلاببافی و آلزایمر؛ اثرات دلخراش آلزایمر روی مهارت قلابدوزی
» آلزایمر و عفونت؛ تحقیقات در مورد آلزایمر به سمت بررسی عفونت میرود
» نشانههای اپیژنتیک میتوانند هدف درمانهای آینده برای آلزایمر باشند
این پلاکها در ۲۰ سال گذشته مرکز توجه بیشتر داروهای آلزایمر بودند. و داروی ادوهلم (Aduhelm) در ماه ژوئن با این شرط توسط سازمان غذا و داروی آمریکا تایید شد که توانایی لازم در پاکسازی آمیلوئید از مغز را داشته باشد.
با این حال بسیاری از محققان بر این باور هستند که داروهای آمیلوئید به تنهایی نمیتوانند آلزایمر را متوقف سازند.
مالوگمز تانزی (MalúGámez Tansey) یکی از مدیران مرکز تحقیقات بیماریهای عصبی در دانشگاه فلوریدا میگوید: این حوزه سالیان سال است که فراتر از آمیلوئید پیش میرود.
تانزی و برخی محققان دیگر در ماه گذشته طیف وسیعی از استراتژیهای جایگزین را در کنفرانس بین المللی انجمن آلزایمر در دِنوِر ارائه نمودند.
در زیر سه مورد از امیدوار کنندهترین آنها بیان شده است:
باز کردن گرههای تاو (tau) سمی
یک هدف دیگر برای درمانهای آینده ممکن است پروتئینی به نام تاو باشد که مسئول گرههای سمی است که در داخل سلولهای مغز تجمع یافته و منجر به آلزایمر میگردد.
سارا دیووس (Sarah DeVos) دانشمند ارشد موسسه Denali Therapeutics که بیشتر دوران حرفه ای خودش را صرف مطالعه بر روی تاو کرده است میگوید: تاو ممکن است تهدیدی بزرگتر از آمیلوئید باشد، چرا که تجمع تاو مستقیماً با زوال شناختی مرتبط است.
دیووس می گوید: گرههای تاو در ابتدا ناحیهای از مغز به نام قشر انتورینال (entorhinal cortex) را درگیر میکند که در حافظه و انتقال اطلاعات نقش دارد. و سپس کاملاً سیستماتیک پیشروی کرده و از یک ناحیه مغز به منطقه دیگر پیشروی میکند.
داروهای تجربی ممکن است بتوانند این فرآیند را با پاکسازی اشکال سمی تاو متوقف سازند، با این حال عبور این داروها از سد خونی مغزی (blood-brain barrier) کار دشوار است.
بنابراین محققان دنالی (researchers at Denali) شروع به مطالعه سیستمی کردند که به عبور آهن از طریق جریان خون به داخل مغز کمک میکند. این سیستم پروتئینهایی به نام ترانسفرین (transferrin) را دربر میگیرد که آهن را در کل بدن حمل میکنند. پوشش رگهای خونی ریز در مغز مجهز به گیرندههای ترانسفرین ویژهای میباشد که به آهن اجازه میدهد تا به بافت مغز برسد.
تیم دنالی به این نتیجه رسید که این یک سیستم واقعاً کارآمد میباشد. سپس آنها پرسیدند آیا ما میتوانیم دارویی را طراحی کنیم که کم و بیش بتواند این کار را انجام بدهد؟
آنها با طراحی یک دستگاه حمل کننده که قادر باشد بسیاری از داروهای مختلف را از طریق گیرندههای ترانسفرین از سد خونی مغزی عبور دهد این کار را به انجام رساندند. دیووس در کنفرانس آلزایمر استفاده از این سیستم را به عنوان راه حلی برای انتقال آنتیبادیهای مونوکلونال (monoclonal antibody) برای پاکسازی تاو از مغز بیان کرد.
این رویکرد هنوز بر روی انسانها آزمایش نشده است. اما به طور کلی این سیستم بر روی سلولهای زنده مغز انسان جواب میدهد.
هدف قرار دادن امواج مغزی با نور و صدا درمانی
این ایده از تیم دانشمندان MIT نشات گرفته است که در حال مطالعه بر روی پالسهای الکتریکی در مغز به نام امواج گاما (gamma waves) بودهاند. این امواج نقش مهمی در یادگیری و حافظه دارند.
محققان متوجه شدند که این امواج در افراد مبتلا به آلزایمر ضعیفتر بوده و هماهنگی کمتری با هم دارند. بنابراین آنها به این فکر افتادند تا با تقویت امواج گاما سرعت بیماری را کاهش بدهند.
لی – هوی تسای (Li-Huei Tsai) پروفسور علوم اعصاب در MIT و مدیر موسسه یادگیری و حافظه پیکوور (Picower) میگوید: تیم ما برای اثبات این موضوع، موشها را در معرض نور و صداهایی قرار دادند که منجر به تقویت و همگام ساختن امواج گاما در مغز آنها گردید.
تسای می گوید: چیزی که ما را شگفت زده کرد این بود که این رویکرد در موشهایی که برای مدلسازی بیماری آلزایمر مهندسی شده بودند، اثربخشی بسیاری داشت.
مغز این موشها پس از درمان شروع به پاکسازی پروتئینهای آمیلوئید و تاو کرد، سلولهای ایمنی مغز آنها عملکرد بهتری پیدا کردند و موشها در تستهای یادگیری و حافظه از خودشان بهبود نشان دادند.
دکتر دایان چان (Diane Chan) نورولوژیست بیمارستان عمومی ماساچوست که در آزمایشگاه تسای نیز کار میکند میگوید: گام بعدی آزمایش این رویکرد بر روی انسان بود. بدین ترتیب تیم آنها یک دستگاه انتقال دهنده ساخت که قادر بود پالسهای نور و صدا را در یک فرکانس مناسب تولید نماید: ۴۰ hz.
چان می گوید: ما دستگاه را با افرادی که زوال عقل خفیف ناشی از آلزایمر را داشتند به خانههایشان فرستادیم و به آنها فرصت دادیم تا هر روز به مدت یک ساعت از این دستگاهها استفاده نمایند.
تیم ما پس از سه ماه، مغز شرکت کنندگان را به جهت علائم آتروفی (atrophy) که معمولاً در افراد مبتلا به آلزایمر وجود دارد، مورد ارزیابی قرار دادند.
چان می گوید: ما متوجه شدیم که گروهی که از تنظیمات فعال نور و صدا به میزان ۴۰ hz استفاده کرده بودند، در این بازه زمانی هیچ آتروفی تجربه نکرده بودند.
در مقابل، افرادی که از یک دستگاه غیرفعال و دارونما استفاده کرده بودند، دچار آتروفی مغزی شده بودند.
نتایج حاصل از مطالعه بر روی ۱۵ نفر حاصل شده بود که از ایمن بودن دستگاه طراحی شده اطمینان حاصل گردد. در مرحله بعدی دانشمندان امیدوار بودند تا نتایج در مطالعات بزرگتر نیز تایید گردد.
تسای می گوید: این شیوه کاملاً غیرتهاجمی بوده و در حقیقت میتواند شیوه درمان بیماری آلزایمر را دچار تغییر و تحول نماید.
جوانسازی سلولهای ایمنی
سلول های ایمنی اولین خط دفاعی مغز در برابر میکروبها هستند و نه تنها آمیلوئید بلکه طیف وسیعی از مواد سمی دیگر را نیز جذب میکنند.
تانزی می گوید: با افزایش سن، این سلولهای ایمنی ضعیفتر شده و کمتر میتوانند از تغییراتی که منجر به بروز آلزایمر میشوند جلوگیری نمایند.
تانزی میگوید: شاید تجمع آمیلوئید [در بیماران آلزایمر] به این سبب باشد که سلولهای ایمنی یا همان جارو برقیهای بدن ما کارشان را درست انجام نمیدهند.
آزمایشگاه تانزی فکر میکند که تمرکز بر روی سلولهای ایمنی ممکن است کلید حل این مشکلات باشد.
تانزی می گوید: ایده ما این است که اگر بتوانید سیستم ایمنی بدن را تقویت نمایید و آن را به نحوی جوانسازی کنید و متعاقباً از این طریق فرآیند بیماری را کند کرده و شاید حتی معکوس نمایید، قطعاً از این بیماری جلوگیری کرده اید.
آزمایشگاه تانزی حالا به دنبال راههایی برای تقویت این رویکرد میباشد.
آرای شاپیرو، مجری (ARI SHAPIRO, HOST):
یک داروی جدید جنجالی تمایل به درمان از طریق پاکسازی پلاکهای چسبنده از مغز را تجدید کرده است. با این حال بسیاری از دانشمندان بر این باور هستند که این رویکرد به تنهایی نمیتواند بیماری را متوقف نماید. جان هملیتون از NPR گزارش میکند که تلاشها باید در جهت پیدا کردن راههای دیگری برای محافظت از مغز در برابر آلزایمر انجام شوند.
جان همیلتون، بایلایند(JON HAMILTON, BYLINE): سازمان غذا و دارو، داروی ادوهلم را در ماه ژوئن تایید کرده است. این تصمیم در اصل به دلیل توانایی این دارو در پاکسازی ماده چسبندهای به نام آمیلوئید بتا انباشته شده در مغز بیماران آلزایمری گرفته شده است. اما مالوگامز تانزی (Malu Gamez Tansey)، عصب شناس دانشگاه فلوریدا می گوید که درمانهای آینده نیاز به اقداماتی فراتر از تمرکز بر روی آمیلوئید دارند.
مالوگامز تانزی: سالهاست که این رشته فراتر از آمیلوئید پیش میرود، چرا که ما میدانیم هرگز نمیتوانیم تمام تخم مرغها را داخل یک سبد قرار بدهیم.
همیلتون: آزمایشگاه تانزی بر روی سلولهای ایمنی مغز متمرکز شده است. او میگوید این سلولها نه تنها آمیلوئید، بلکه طیف وسیعی از مواد سمی دیگر را نیز پاکسازی میکنند.
تانزی: شاید تجمع آمیلوئید به این علت باشد که سلولهای ایمنی که جارو برقی بدن ما محسوب میشوند کارشان را درست انجام نمیدهند.
همیلتون: تانزی میگوید این سلولهای ایمنی با افزایش سن افراد ضعیفتر میشوند و کمتر قادر هستند تا از تغییراتی که منجر به آلزایمر میشوند جلوگیری نمایند.
تانزی: ایده ما این است که اگر بتوانید سیستم ایمنی بدن را تقویت نمایید و آن را به نحوی جوانسازی کنید و متعاقباً از این طریق فرآیند بیماری را کند کرده و شاید حتی معکوس نمایید، قطعاً از این بیماری جلوگیری کردهاید.
همیلتون: پس آزمایشگاه تانزی در حال مطالعه بر روی داروهایی است که بتواند این تقویت سلولهای ایمنی را انجام بدهد. تانزی یکی از چند پژوهشگری بود که در ماه گذشته در کنفرانس بین المللی انجمن آلزایمر در دنور، رویکردهای جایگزینی را برای درمان پیشنهاد کرد. یک سخنران دیگر به نام سارا دیووس دانشمند ارشد موسسه Denali Therapeutics میباشد. او بخش زیادی از دوران حرفهای خودش را صرف مطالعه بر روی پروتئینی به نام تاو کرده است که عامل یکی دیگر از نشانههای آلزایمر میباشد؛ گرههایی که در داخل سلولهای مغزی ایجاد میشوند. دیووس فکر میکند که تاو حتی ممکن است خطرناک تر از آمیلوئید باشد.
سارا دیووس: تجمع تاو به طور مستقیم با زوال شناختی ارتباط دارد.
همیلتون: دیووس ادعا می کند که تاو ابتدا در ناحیه ای از مغز به نام قشر انتورینال ظاهر میشود که در حافظه و جهتیابی نقش اساسی ایفا میکند.
دیووس: و سپس کاملاً سیستماتیک پیشروی کرده و از یک ناحیه مغز به منطقه دیگر پیشروی میکند. در واقع به نوعی شش ناحیه مختلف در مغز وجود دارد که پاتولوژی تاو میتواند از یکی به دیگری حرکت نماید.
همیلتون: داروهای تجربی ممکن است بتوانند با پاکسازی اشکال سمی تاو این فرآیند را متوقف نمایند. اما عبور دادن این داروها از سد خونی مغزی کار بسیار دشواری میباشد. بنابراین محققان دنالی شروع به مطالعه سیستمی کردند که به عبور آهن از طریق جریان خون به داخل مغز کمک میکند تا از این سد گذشته و از طریق جریان خون به مغز برسند. و دیووس نیز ادعا میکند که آنها چیزی را در این باره کشف کردهاند.
دیووس: هی، این یک سیستم واقعاً کارآمدی است. آیا ما میتوانیم دارویی را طراحی کنیم که کم و بیش بتواند این کار را انجام بدهد؟
همیلتون: آنها توانستند این کار را انجام بدهند. دیووس در کنفرانس آلزایمر نسخه ای را بیان کرد که بر روی تاو کار میکند. سپس دانشمندانی را مثال زد که قصد دارند به طور کلی از داروها اجتناب نمایند. تیم MIT در حال مطالعه بر روی پالسهای الکتریکی در مغز به نام امواج گاما میباشد. آنها نقش مهمی را در یادگیری و حافظه ایفا میکنند. این تیم متوجه شد که این امواج در افراد مبتلا به آلزایمر ضعیفتر میگردد و از این رو تصمیم گرفتند بررسی کنند که آیا میتوانند با تقویت امواج گاما، شدت بیماری را کاهش بدهند یا خیر. لی هوئی تسای این تیم را رهبری میکرد. او میگوید که تیم ما برای اثبات این موضوع موشها را در معرض نور و صداهایی قرار دادند که منجر به تقویت و همگام ساختن امواج گاما در مغز آنها گردید.
لی هوئی تسای: چیزی که ما را شگفت زده کرد این بود که این رویکرد در موشهایی که برای مدلسازی بیماری آلزایمر مهندسی شده بودند، اثربخشی بسیاری داشت.
همیلتون: مغز آنها پس از درمان شروع به پاکسازی پروتئینهای آمیلوئید و تاو کرد و موشها در تستهای یادگیری و حافظه عملکرد بهتری از خودشان نشان دادند. دکتر دایان چان نورولوژیست بیمارستان عمومی ماساچوست که در آزمایشگاه تسای نیز کار میکند میگوید، گام بعدی آزمایش این رویکرد بر روی انسان بود.
دایان چان: ما دستگاه را با افرادی که زوال عقل خفیف ناشی از آلزایمر را داشتند به خانه هایشان فرستادیم و به آنها فرصت دادیم تا هر روز به مدت یک ساعت از این دستگاه ها استفاده نمایند.
همیلتون: بدین ترتیب تیم آنها یک دستگاه انتقال دهنده ساخت که قادر بود پالسهای نور و صدا را در یک فرکانس مناسب تولید نماید: ۴۰ hz. چان میگوید تیم ما بعد از سه ماه مغز شرکتکنندگان را به جهت وجود علائم آتروفی مورد بررسی قرار دادند.
چان: ما متوجه شدیم که گروهی که از تنظیمات فعال نور و صدا به میزان ۴۰ hz استفاده کرده بودند، در این بازه زمانی هیچ آتروفی تجربه نکرده بودند.
همیلتون: اما افرادی که از یک دستگاه غیرفعال و دارونما استفاده کرده بودند، دچار آتروفی مغزی شده بودند. این نتایج از یک مطالعه کوچک حاصل شدهاند. دانشمندان اکنون در حال آماده شدن برای یک مطالعه بزرگتر هستند.